شعر درباره بهار و نوروز ، شعر دوبیتی کوتاه درباره ی عید نوروز و بهار

شعر درباره بهار و نوروز

شعر درباره بهار و نوروز ، شعر دوبیتی کوتاه درباره ی عید نوروز و بهار
شعر درباره بهار و نوروز ، شعر دوبیتی کوتاه درباره ی عید نوروز و بهار همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

شعر درباره بهار و نوروز

پیراهن از شکوفه
که پوشیده ای
باد عاشقت میشود ..
محبوبکم گلبرگ ها
هم مال تو بیا تا برویم……
⇔⇔⇔⇔

شعری درباره بهار و نوروز

باران
چه دلبری می کند برای بهار !
پاییز کم بود
بهار هم عاشق شد …

شعر در مورد بهار و نوروز

حواست به حالِ بهار هست؟!
نه باران می‌ خواهد
نه موسیقی و شعر
ذاتش انگیزه‌ دل‌ دادن است
حواست به ساعت روی دیوار هست؟!
این روزها برای حرف‌ های عاشقانه
زود هم که بجنبی باز دیر می‌ شود
⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد نوروز و بهار

‏صد فصل بهار آید و
بیرون ننهم گام
ترسم که بیایی تو
و در خانه نباشم …
وحشی بافقی
⇔⇔⇔⇔

شعری در مورد بهار و نوروز

بهار زمانی است که تو با منی
و شکوفه‌ های احساسم
کنار تو شکفته شود
عشق من !
بهار تکرار لحظه‌ های بودن توست …

شعر درباره ی بهار و نوروز

بهار
جشن طبیعت است
در پایان هر روز بهار،
باید خاک را بوئید.
⇔⇔⇔⇔

شعر نو درباره بهار و نوروز

هنوز منتظرم
با بهار برگردی
اگرچه رنگ زمستان گرفته
سالِ خودم……
⇔⇔⇔⇔

شعر درباره بهار و عید نوروز

بهار
گل نیست
شکوفه نیست
نه سبزه وُ
نه سفره‌ی هفت‌سین.
بهار
تویی که هر سال
تکرار می‌شوی
تکراری اما، نه!

شعر زیبا در مورد بهار و نوروز

به پیرامون خود مینگرم
و درختان پر ازشکوفه را میبینم
غروب صورتی رنگ
و کودکان خندان وپرنشاط را
⇔⇔⇔⇔

شعر نو در مورد بهار و نوروز

دلم می خواهد باران ببارد
و صدای پاهایت را
قطره های باران
به خانه ام بیاورند
بهار بیا …
که من بی تاب
شقایق های توام
⇔⇔⇔⇔

شعر کوتاه در مورد بهار و نوروز

بهار همین جاست
حوالی عطر گیسویش
روی این گونه‌ های گل کرده
و دور و بر همین دست‌ های لطیف
می‌ دانی!
بهار همین کنار هم بودن‌ هاست

شعر کودکانه در مورد بهار و نوروز

قهوه ات را بنوش بی دغدغه ی فردایی
که آمدنش را هیچ تقویمی تضمین نکرده است !
قهوه ات را بنوش و فکر کن از گندمزارهای دیروز چه مانده است؟
از باغ های سیب شهریور؟ از شکوفه های انار؟
قهوه ات را گرم بنوش بی خیال فصلی که در راه است
دیگر زمستان چه می تواند بکند با برگ هایی که طعم پاییز را چشیده اند
⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد بهار و عید نوروز

بهار را ببین چگونه
از خود می‌ تکاند برگ‌ های فرسوده را
تو هم جوانه‌ ای بزن
سبز شو!
بهار ادامه‌ لبخندهای تو خواهد بود …
⇔⇔⇔⇔

شعری در مورد نوروز و بهار

کاش با تو نسبتی داشتم…
مثل بهار، که با شکوفه پرتقال
بوی خاک، که با قطره های باران
یا اندوه، که با سکوتِ ماه
کاش با تو نسبتی داشتم…

شعر در مورد عید نوروز و بهار

باران؛
کاش تو یارم بودی
با تو
هوایم همیشه بهاری‌ست…

Comments